Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-08@18:00:19 GMT

شیخ کلینی و کتاب الکافی/ آیا کافی برای شیعه کافی است؟

تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۹۲۳۰۸۶

شیخ کلینی و کتاب الکافی/ آیا کافی برای شیعه کافی است؟

به گزارش خبرنگار مهر، سعید طاووسی مسرور مدرس دانشگاه و پژوهشگر تاریخ در یادداشتی با عنوان شیخ کلینی و کتاب الکافی به نقد و بررسی الکافی پرداخته است:

ثقة الاسلام ابو جعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی معروف به شیخ کلینی محدث نامی شیعه و صاحب کتاب الکافی است. وی ایرانی و از روستای کُلَین واقع در ۳۸ کیلومتری شهرری و ناحیه جنوب غربی جاده قم به تهران نزدیک حسن آباد کنونی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آرامگاه پدر وی یعنی یعقوب بن اسحاق که از بزرگان شیعیان زمان خود بوده هم اکنون در قریه کلین است و زیارتگاه مردم آن سامان می باشد. شیخ کلینی در دوره امام حسن عسکری(ع) به دنیا آمد و با نواب اربعه امام عصر (عج) معاصر بود (دوانی، ج ۳، ص۲۷ – ۲۸).  همچنین او با علی بن حسین  بن بابویه قمی پدر شیخ صدوق هم عصر بوده است. (شاکری، ص ۷۱).

شیخ کلینی در زمان خود پیشوای شیعیان در ری و موثق ترین فرد در ضبط حدیث بوده و جامع حدیثی خود به نام الکافی را در مدت ۲۰ سال تألیف کرده است (نجاشی ، ص ۳۷۷). وی احادیث اعتقادی و فقهی را در کتاب کافی گرد آورده و این کتاب را به ۳ بخش اصول، فروع و روضه (متفرقات) تقسیم کرده است(نک. طباطبایی، ص ۹۳). چاپ جدید کافی که انتشارات دار الحدیث قم در ۱۳۸۷ش آن را با تصحیح و تحقیق بسیار ارزنده منتشر کرده، ۱۵ جلد است که چهار جلد اول اصول، ۱۰ جلد بعدی فروع و جلد آخر نیز روضه است. بنابراین بیشتر کتاب کافی مربوط به فقه و بیان احکام شرعی است. اصول و روضه کافی با ترجمه مرحوم محمدباقر کمره ای (متوفی ۱۳۷۴ق) به فارسی ترجمه شده است.  به علاوه مرحوم سید جواد مصطفوی (متوفی ۱۳۶۸ ش) و سید هاشم رسولی محلاتی، اصول کافی را در چهار جلد به فارسی ترجمه و شرح کرده اند. سید هاشم رسولی محلاتی روضه کافی را نیز به فارسی ترجمه کرده است.

مترجمی به نام موسوی افغانی فروع کافی را به فارسی ترجمه کرده اما تاکنون چاپ نشده است (قنبری، ص ۱۰۱). البته نیاز چندانی هم به چاپ این ترجمه نیست زیرا مخاطب آن از حیث نظری، خاص است و از جنبه عملی نیز کسی بدون درجه اجتهاد نمی تواند احادیث این بخش را ملاک عمل قرار دهد و واضح است که مجتهد نیازی به ترجمه فارسی ندارد.     

کافی نخستین کتاب از کتب اربعه شیعه و معتبرترین آنها و دارای ۱۶۱۹۹ حدیث (۱۵۱۷۶ حدیث بدون مکررات) است (مصطفوی، ج ۱، ص ۹؛ دوانی، ج ۳، ص ۳۷  - ۳۸). میرداماد در مورد کتاب کافی می نویسد: «کتاب پر محتوایی است که مانند آن نصیب هیچ یک از فقها و علما و عقلا و حکما از زمان تصنیف آن تا کنون نشده است» (میرداماد، ص ۲۴). ملامحمد تقی مجلسی نیز  در مورد شیخ کلینی و کتاب کافی می نویسد: «کلینی در میان تمام دانشمندان ما، و آنان که از او روایت کرده اند، همچنین در نظم و ترتیب کتابش کافی بی نظیر بوده و این مزایا دلیل است که وی از جانب خداوند متعال تأییدات خاصی داشته است» (دوانی، ج ۳،  ص ۲۹).

شیخ کلینی برای جمع آوری اخبار و احادیث کتاب کافی مسافرت ها کرده و به شهرها و سرزمین های دور و نزدیک اسلامی رفته و با راویان احادیث و ناقلان آثار ائمه اطهار (ع)، محدثان بزرگ و عالی قدر شیعه  و دانشمندان اهل تسنن ملاقات  کرده است (دوانی ، ج ۳،  ص ۳۷).

وی به غیر از کتاب کافی تألیفات دیگری نیز داشته که هیچ کدام به ما نرسیده است. اسامی این آثار عبارت است از: کتاب رجال  - کتاب رد بر قرامطه - کتاب رسائل ائمه(ع) - کتاب تعبیر رویا -  مجموعه اشعار شعرا در مورد ائمه (ع) (نجاشی، همانجا).

برخی از مشهورترین مشایخ و استادان شیخ کلینی عبارتند از: احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی، احمد بن ادریس قمی، سعد بن عبد الله اشعری، عبد الله بن جعفر حمیری، علی بن ابراهیم قمی، ابن عقده، علّان کلینی رازی (دایی وی) ، محمد بن حسن صفار، احمد بن مهران، علی بن حسین سعدآبادی، ابو الحسین محمد بن علی جعفری سمرقندی، محمد بن احمد خفاف نیشابوری  و ... .
برخی از مشهورترین شاگردان او نیز عبارتند از: ابو غالب زراری، ابن قولویه قمی، محمد بن ابراهیم نعمانی، محمد بن احمد صفوانی، محمد بن علی ماجیلویه، احمد بن علی بن سعید کوفی، ابن ابی رافع صیمری  و ...  (صفدی ، ج ۵، ص ۱۴۷؛ دوانی ، ج ۳ ،  ص ۳۳ - ۳۴).  

اهمیت شیخ کلینی تا آن جا است که مبارک بن اثیر الدین جزری از دانشمندان اهل تسنن و مؤلف کتاب جامع الاصول، وی را مجدد و احیا کننده مذهب شیعه در رأس سده سوم دانسته است (استرآبادی، ص ۱۳۰) . شمس الدین ذهبی از بزرگترین دانشمندان اهل تسنن نیز از وی با عناوین شیخ الشیعه و عالم الامامیه یاد کرده است (ج ۱۵، ص ۲۸۰).

شیخ کلینی به باب الکوفه واقع در درب السلسلة بغداد هجرت کرده بود (ابن ماکولا، ج ۷، ص ۱۸۶) و بدین سبب به او، لقب سلسلی داده اند (غفار ، ص ۱۱۰).  وی در سال ۳۲۹ در  بغداد درگذشت و ابو قیراط محمد بن جعفر حسنی بر پیکرش نماز خواند و او  را در باب الکوفه بغداد به خاک سپردند(طوسی، ص ۲۱۱؛ نجاشی ، ص ۳۷۷ – ۳۷۸). آرامگاهش امروزه در ناحیه شرقی نهر دجله در کنار پل قدیم بغداد معروف و زیارتگاه است (دوانی ، ج ۳ ، ص ۴۶).

با تمام عظمت و اعتبار کتاب کافی و جایگاه والای مؤلف آن، این گونه نیست که تمام روایات آن صحیح باشد، بلکه احادیث این کتاب از نظر مؤلف آن صحیح است. شیخ خود ابزار بررسی صحت احادیث این کتاب را در اختیار آیندگان قرار داده است. این ابزار مفید، ذکر سند هر حدیث است. بنابراین امروزه با نقد سندی و متنی می توان به نقد روایات کافی پرداخت و ممکن است در بین انبوهی از روایات صحیح و معتبر، با برخی روایات ضعیف و غیر قابل پذیرش نیز مواجه شویم. مثلا روایت ازدواج امام حسین(ع) با شهربانو بنا بر تحقیق علامه دکتر سید جعفر شهیدی و علامه شهید استاد مرتضی مطهری روایتی ضعیف و بی اعتبار است(برای تفصیل در این باره نک. مقاله نگارنده با عنوان امام سجاد(ع) در ذهن و زبان اهل سنت، بخش پدر و مادر امام زین العابدین(ع)، در مجله فروغ وحدت). نمونه دیگر سه روایتی است که شیخ کلینی به نقل از اصل زید نرسی در کافی(ج ۲، ص ۱۸۵، ج ۴، ص ۱۴۷، ج ۷، ص ۲۱ - ۲۲) آورده، اما چنان که امام خمینی (ج ۳، ص ۳۲۶ - ۳۶۹) و محقق شوشتری (ج ۴، ص ۵۴۸ – ۵۵۱، ۵۸۹ – ۵۹۰) نشان داده اند اصل زید نرسی اعتبار ندارد.

اما این که مشهور شده که تمام روایات کافی صحیح است چون امام زمان ارواحنا له الفداء درباره این کتاب فرموده اند: «الکافی کاف لشیعتنا» (کتاب کافی برای شیعیان ما کافی است)، مطلبی بی پایه و اساس است زیرا این حدیث اصلی ندارد و بی اعتبار است. محدث نوری تصریح کرده که این حدیث اصلی ندارد و در هیچ یک از منابع حدیثی شیعه نیامده است و اشاره کرده که ملامحمد امین استرآبادی نیز بر بی اساس بودن این روایت صحه گذاشته است(نوری، ج ۳، ص ۴۷۰). حدیثی که بزرگ اخباریان یعنی ملامحمد امین و محدث متسامحی چون میرزاحسین نوری آن را رد کنند، چه کسی می تواند آن را تایید کند؟ برای تقریب به ذهن می توان گفت خود ماست بند دارد می گوید این ماست خیلی ترش است!

روش دیگر بزرگان بعد از شیخ کلینی نشان می دهد که چنین روایتی را یا نشنیده اند و یا شنیده اند و قبول ندارند. مثلا شیخ صدوق و شیخ طوسی که اولی من لا یحضره الفقیه را نوشت و دومی تهذیب و استبصاررا و این گونه نیست که به تمام کافی اعتماد کرده باشند (نک. حافظیان بابلی، ج ۲، ص ۲۶۲ – ۲۶۳). علامه عسکری (ج ۳، ص ۲۸۳) نیز ضمن تصریح به بی اعتبار بودن این روایت، تالیفات متعدد حدیثی بعد از کافی را دلیلی آشکار بر این دانسته که کافی برای شیعه کافی نیست.

منابع:

ابن ماکولا، الاکمال، به کوشش نایف العباس، بیروت، [بی‌تا]؛ استرآبادی، محمد امین، الفوائد المدنیه، به کوشش رحمة الله رحمتی اراکی، قم، ۱۴۲۴ ق؛ امام خمینی، سید روح الله، کتاب الطهارة، تهران، ۱۴۲۷ ق؛ حافظیان بابلی، ابو الفضل، رسائل فی درایةالحدیث، قم، ۱۴۲۵ ق؛ دوانی، علی، مفاخر اسلام، تهران، ۱۳۷۸ ش؛ ذهبی، شمس الدین محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و ابراهیم زیبق،  بیروت، ۱۴۱۳ ق؛ شاکری، حسین، تدوین الحدیث و تاریخ الفقه الشیعی، قم، ۱۴۱۸ ق؛ شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، قم،  ۱۴۲۸ – ۱۴۳۱ ق؛ صفدی، صلاح الدین خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به کوشش احمد ارناؤوط و ترکی مصطفی، بیروت، ۱۴۲۰ ق؛ طباطبایی، سید محمد حسین، شیعه در اسلام، قم، ۱۳۸۸ ش؛ طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، الفهرست، به کوشش جواد قیومی، قم، ۱۴۱۷ ق؛ عسکری، سید مرتضی، معالم المدرستین، بیروت، ۱۴۱۰؛ غفار، عبدالرسول، الکلینی و الکافی، قم، ۱۴۱۶ ق؛ قنبری، محمد، کتاب شناسی کلینی و کتاب الکافی، قم، ۱۳۸۷ ش؛ کلینی، ابوجعفر محمدبن یعقوب، الکافی، چاپ علی اکبر غفاری، تهران، ۱۳۶۲ ش؛ همو، اصول کافی، ترجمه محمدباقر کمره ای، قم، ۱۳۷۵ ش؛ همو، روضه کافی، ترجمه محمدباقر کمره ای، تهران، ۱۳۸۲ ق؛ همان، ترجمه سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، [بی‌تا]؛ مصطفوی، سید جواد و رسولی محلاتی، سید هاشم، ترجمه و شرح اصول کافی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت (ع)، [بی‌تا]؛ میر داماد، محمد باقر حسینی استرآبادی، الرواشح السماویة، به کوشش غلام حسین قیصریه ها و نعمة الله جلیلی، قم، ۱۴۲۲ ق؛ نجاشی، ابو العباس احمد بن علی، رجال، به کوشش سید موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۱۶ ق؛ نوری، میرزا حسین، خاتمة مستدرک الوسائل، قم، ۱۴۱۶ ق.

کد خبر 4703708

منبع: مهر

کلیدواژه: اصول کافی شیخ کلینی عید غدیر خم کنفرانس بین المللی ابن سینا فعالیت های قرآنی مباهله امام علی ع فلسفه آیت الله جوادی آملی معرفی کتاب گفتگوی ادیان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی رادیو گفتگو نشست علمی قرآن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۲۳۰۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روزنامه جمهوری اسلامی: طالبان مشغول پاکسازی قومی و شیعه‌کشی است؛ ایران هم سکوت می‌کند

به گزارش خبرآنلاین، خبر این جنایت توسط رسانه‌های دولتی و رسمی کشورمان بدون آنکه حساسیتی نسبت به آن نشان داده شود منتشر شد و مسئولان جمهوری اسلامی نیز از کنار آن گذشتند.

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: این روش متأسفانه در زمینه به شهادت رسیدن مردم بی‌گناه افغانستان در دوره جدید سلطه گروه تروریستی-تکفیری طالبان به یک رویه تبدیل شده و به نظر می‌رسد در قالب یک قرارداد نانوشته بنا بر اینست که مسئولان ایرانی در برابر مسلمان‌کشی در افغانستان سکوت کنند. براساس همین قرارداد نانوشته است که به صورت متناوب افراد و جمع‌هائی از مخالفان سلطه طالبان اعم از سنی و شیعه به شکل‌های مختلف توسط عناصری که در ظاهر مشخص نیست چه کسانی هستند جان خود را از دست می‌دهند و این جنایات که روشن است کار طالبان است در میان سکوت مرموز و حساب‌شده به فراموشی سپرده می‌شوند.

درباره این وقایع هولناک، نکات قابل تأملی وجود دارند که لازم است مورد توجه قرار گیرند. تأمل مسئولین ارشد نظام جمهوری اسلامی در این نکات می‌تواند مانع وقوع حوادثی شود که آینده کشورمان را تهدید می‌کنند. یک نکته اینست که تقریباً هر هفته یک حادثه تروریستی در افغانستان رخ می‌دهد که در اثر آن چندین نفر جان خود را از دست می‌دهند. با توجه به اینکه قربانیان این جنایات معمولاً از میان اهالی استان هرات و مناطق هزاره‌جات و شیعیان و همینطور ناراضیان اهل سنت و مخالفین سلطه طالبان هستند، کاملاً روشن است که گروه طالبان درصدد پاکسازی قومی، تصفیه مذهبی و ریشه‌کن ساختن مخالفین خود برآمده و این تصمیم را با قاطعیت اجرا می‌کند. این جنایت، با تمام موازین اسلامی، انسانی و بین‌المللی در تضاد است و سران طالبان باید به خاطر آن محاکمه و مجازات شوند. نکته دوم اینست که برخلاف ادعای حاکمیت خودخوانده، طالبان با داعش تقسیم کار کرده‌اند و برای اینکه جنایات به نام حاکمیت ثبت نشود و به وجهه بین‌المللی آن لطمه نزند، آنها را به گردن داعش می‌اندازند و داعش نیز آنها را به گردن می‌گیرد. این واقعیت را تمام گروه‌های جهادی افغانستان بارها اعلام کرده‌اند و روشن‌ترین دلیل صحت آن اینست که حکومت خودخوانده طالبان هرگز هیچکس را به عنوان عامل این جنایات معرفی و مجازات نمی‌کنند. رسوائی بزرگ جدیدی که گریبانگیر طالبان شده اینست که امیرخان متقی وزیر خارجه این گروه تروریستی هفته گذشته مدعی شد اصولاً داعش در افغانستان حضور ندارد و در همان حال حکومت خودخوانده طالبان جنایت‌های داخل افغانستان را به گردن داعش می‌اندازد! نکته سوم اینست که حکومت خودخوانده طالبان ادعا می‌کند افغانستان در امنیت کامل قرار دارد و این ادعا را در بوق و کرنا می‌کند و از امتیازات خود می‌داند ولی برخلاف این ادعا مرتباً اخبار انفجار و ترور از نقاط مختلف این کشور به گوش می‌رسد. شورای امنیت سازمان ملل نیز در گزارش خود از وضعیت فعلی افغانستان تحت سلطه طالبان اعلام کرد 20 گروه تروریستی در این کشور حضور دارند بطوری که آن را به کانون تروریسم منطقه تبدیل کرده‌اند. تأمل‌برانگیزترین واقعیت اینست که گروه طالبان امکانات را برای حضور این گروه‌های تروریستی فراهم ساخته و آنها را برای برنامه‌های آینده خود در منطقه آماده می‌کند. چهارمین نکته به ایران مربوط است که چند سؤال مهم را در خود دارد. یک سؤال اینست که اگر وظیفه نظام جمهوری اسلامی اینست که در برابر کشتار مسلمانان ساکت نباشد کمااینکه به این وظیفه اسلامی به درستی در مورد فلسطین و جنایات صهیونیست‌ها عمل می‌کند، چرا در قبال کشتار مردم مسلمان افغانستان چنین احساس مسئولیتی ندارد؟ سؤال دیگر اینست که میان گروه تروریستی-تکفیری طالبان که حتی شورای امنیت سازمان ملل نیز افغانستان تحت سلطه آن را یک کانون خطر برای منطقه می‌داند چه فرقی با رژیم صهیونیستی وجود دارد که مسئولین ما معتقد به مدارا با این گروه تروریستی هستند؟ سؤال سوم اینکه چرا طالبان، داعش، القاعده و سایر گروه‌های تروریستی تکفیری از ابتدای تأسیسشان تاکنون حتی یک گلوله به سوی رژیم صهیونیستی شلیک نکرده‌اند و چرا با اینکه در وابسته بودن طالبان به صهیونیسم بین‌الملل تردیدی وجود ندارد، جمهوری اسلامی ایران با این گروه نرد عشق می‌بازد؟ و پنجمین نکته اینکه مردم ایران مدتهاست که خطر نفوذ عناصر وابسته به طالبان را در نقاط مختلف ایران احساس می‌کنند. این احساس خطر تاکنون به شکل‌های مختلف از طریق رسانه‌ها و افراد صاحب‌نظر به مسئولین گوشزد شده و حتی در موارد زیادی ارتکاب جنایت در ایران توسط نفوذی‌های طالبان به اثبات رسیده است، با اینحال معلوم نیست چرا مسئولان حاضر نیستند به طالبان از گل نازک‌تر بگویند و این به یک معما تبدیل شده است. اکنون سؤال مهم اینست که بالأخره معمای طالبان چه وقت حل خواهد شد؟ برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903242

دیگر خبرها

  • سهم سازمان سینمایی از نمایشگاه کتاب
  • سهم انجمن سینمای جوانان ایران و سازمان سینمایی از نمایشگاه کتاب
  • وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران را افتتاح کرد
  • سهم انجمن سینمای جوانان ایران از نمایشگاه کتاب
  • برگزاری همایش شیخ کلینی درمشهد
  • روایت زندگی محمد دبیر سیاقی در نمایشگاه کتاب عرضه می‌شود
  • چاپ ترجمه کتاب اقتصاددان آمریکایی درباره تحول در رفتار
  • کتاب «اخلاق النبی(ص) و اهل بیته(ع)» به زبان ترکی استانبولی ترجمه و منتشر شد
  • ترجمه «لویناس، مکتب فرانکفورت و روانکاوی» چاپ شد
  • روزنامه جمهوری اسلامی: طالبان مشغول پاکسازی قومی و شیعه‌کشی است؛ ایران هم سکوت می‌کند