«کافی» بهتنهایی یک وزارت بود/ منبری نبوده که شیخ احمد به رژیم یک تشری نزده باشد/ دیدار عجیب شیخ احمد کافی با امام خمینی/ قطعا حاج کافی را شهید کردند
تاریخ انتشار: ۳۰ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۸۷۵۹۶
مرحوم کافی پول جمع میکرد عرقفروشیها را میخرید و تبدیل به کتابفروشی اسلامی میکرد. سینماها و مراکز فساد را با پول خیرین میخرید و تبدیل به مسجد میکرد. او یک تنه یک وزارت جهاد سازندگی، یک وزارت ارشاد یا یک کمیته امداد بود.
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، حاج مرتضی طاهری، گفتوگویی تفصیلی با مرکز اسناد انقلاب اسلامی انجام داده است که بخشهای مهم آن را در ادامه میخوانید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کادرسازی برای انقلاب
- حاج کافی در مهدیه برای بچهها کلاس قرآن میگذاشت. برای بزرگترها آموزش زبان عربی برپا کرده بود. به طلاب درس طلبگی میداد. مهدیه مرکزی برای هدایت جوانان بود. اکثر بچههایی که در کنار حاج کافی بودند و یا در مراسمات ایشان شرکت میکردند بعد از انقلاب در کمیته، سپاه و یا در جبهه به شهادت رسیدند. حاج کافی به نوعی برای انقلاب کادرسازی کرد.
- حاج کافی تنها منبری بود که در تمام ایام سال منبر داشت. ده روز در یک شهرستان منبر میرفت، ده روز بعدی در شهرستان دیگری منبر داشت. جالب اینجا هست که هر نقطهای از ایران که حضور داشت صبحهای جمعه خودش را به مهدیه میرساند و مراسم دعای ندبه را برگزار میکرد. ایشان با این حجم از منابر به امور خیریه میپرداخت و مشکلات مردم را حل میکرد.
کافی به تنهایی یک وزارت بود
- مرحوم کافی به عنوان مثال پول جمع میکرد عرقفروشیها را میخرید و تبدیل به کتابفروشی اسلامی میکرد. سینماها و مراکز فساد را با پول خیرین میخرید و آنجا را تبدیل به مسجد میکرد. مرحوم کافی با اینکه سن زیادی نداشت ولی یک تنه یک وزارت جهاد سازندگی، یک وزارت ارشاد یا یک کمیته امداد بود.
- حاج کافی وقتی میدید یک دختری مدرسه نمیرود با پدرش صحبت میکرد که چرا دخترت مدرسه نمیرود؟ پدر جواب میداد که وضعیت فرهنگی مدارس مناسب نیست و کلاسها مختلط برگزار میشود. حاج کافی بالای منبر این مشکل را مطرح میکرد و برای ساخت یک مدرسه اسلامی پول جمع میکرد و مدرسه را هم میساخت.
- وقتی حاج کافی به یک شهرستان میرفت و میدید اوضاع بهداشتی و درمان آن منطقه نامساعد است از خیرین پول جمع میکرد و در آنجا درمانگاه تأسیس میکرد. از دکترهای متدینی که میشناخت تقاضا میکرد تا در آنجا مستقر شوند.
- حاج کافی کارها را پیگیری میکرد تا به سرانجام برسد. او اهل شعار دادن و تبلیغ خود نبود. مرحوم کافی به دلیل دغدغهمندی که نسبت به دین داشت حرفهایش در مردم اثرگذار بود. جلسات عادی مهدیه بدون تبلیغات کمتر از 10 هزار نفر جمعیت نداشت.
منبر سیاسی مرحوم کافی در یزد
- معمولا در حد امکان با شیخ احمد به شهرستانها میرفتیم و بعد از منبر ایشان مداحی میکردیم. یکی از شهرهایی که رفتیم یزد بود. در شهر یزد مرحوم کافی سه نوبت منبر داشت. صبحها در منزل شهید بزرگوار آیتالله صدوقی منبر میرفتند جمعیت به حدی زیاد میآمدند که مراسم را در مسجد حظیره برگزار میکردند.
- یک خاطره از سفر یزد دارم. رژیم پهلوی از شهید صدوقی به واسطه محبوبیتی که نزد مردم داشت شدیدا میترسید. دهه عاشورا بود مرحوم کافی بالای منبر سخنرانی میکردند، رییس کلانتری که یک سرهنگ بود نیز در جلسه حضور داشت. حاج کافی حدیثی از پیغمبر اکرم(ص) خواند که مضمون این حدیث این بود که مردم مثل یک گله گوسفند هستند و مسئولین چوپان این گله هستند که آنها را هدایت میکنند و بعد گفت اگر این چوپان گرگ باشد مردم چه کاری باید بکنند؟ آقای صدوقی که به شدت انقلابی بود به یکباره جا خورد.
ترس ساواک از منبرهای شیخ احمد کافی
- شما اگر کتاب مرحوم کافی که توسط وزارت اطلاعات منتشر شده را ببینید متوجه میشوید که منبری نبوده که کافی به رژیم یک تشری نزده باشد. همیشه پا منبر ایشان دو گزارشگر ساواک حضور داشتند.
- بعنوان مثال گزارش میدادند امروز شیخ احمد کافی وقتی که گفت یزید فلان کار کرده و فلان است منظورش اعلیحضرت میباشد. اصلا هم برایش مهم نبود که دستگیر بشود. مکرر او را دستگیر و احضار میکردند. در تهران بعد از اینکه منبرش تمام میشد و به خانه میرفت با او تماس میگرفتند که آقای کافی برای توضیحات به خیابان میکده اداره ساواک تهران بیایید. او را بازداشت میکردند و کتک میزدند اما به دلیل محبوبیت او نزد مردم کمتر از یک هفته آزادش میکردند. زیرا اگر مردم میدیدند که کافی روز جمعه در دعای ندبه مهدیه حضور ندارد، میفهمیدند که خبری هست.
- در سال 42 یک بار با سایر منبریها بازداشت شد. سال 55 هم به ایلام تبعید شد. سه سال برای او تبعید بریده بودند که مرحوم آیتالله خوانساری و سرلشگر کاتوزیان پا درمیانی کردند تا کافی آزاد شود.
دیدار عجیب شیخ احمد کافی با امام خمینی
- حاج عزت طلایی که بعد از انقلاب رئیس حراست شهردای تهران شد از دوستان حاج کافی و از بچههای مهدیه بود. ایشان برای ما تعریف میکرد که من در عراق بودم ، حاج کافی آمد گفت من دارم به دیدار آقای خمینی میروم میآیی همراه من برویم؟ من هم قبول کردم. چند دقیقهای در منزل امام نشسته بودیم که امام و حاج کافی یک طوری به من نگاه کردند که یعنی بلند شو برو بیرون. پنجره اتاق امام به حیاط مشرف بود و البته داخل اتاق هم از بیرون قابل دیدن بود. من از پنجره داخل اتاق را نگاه کردم، امام و شیخ احمد حدود نیم ساعت ایستاده دستهایشان روی شانه همدیگر بود صحبتهایشان مفهوم نبود ولی نیم ساعت گریه میکردند.
مواجهه مرحوم کافی با رژیم پهلوی در نیمه شعبان 57
- از طرف رژیم به حاج کافی فشار آوردند که امسال باید جشن بگیرید. مراسمهای نیمه شعبان و چراغانی مهدیه زبانزد بود. کافی هم به خاطر اطلاعیه امام آن سال بنای گرفتن مراسم در نیمه شعبان را نداشت.
- ازغندی رییس کلانتری 12 ابوسعید -که برادرش هم شکنجهگر ساواک بود- به مهدیه میرود. حاج کافی کارگر و بنّا آورده بود تا ساختمان مهدیه را تکمیل کند. جالب اینجاست که خودش هم با کارگران مشغول کار بود. ازغندی وارد مهدیه میشود و به حاج احمد میگوید که باید امسال جشن بگیرید. حاج کافی هم پاسخ میدهد ما امسال بودجه نداریم و نمیتوانیم جشن بگیریم. ازغندی میگوید که هر چقدر بودجه بخواهید ما تأمین میکنیم. نهایتا حاج کافی میگوید که مرجع تقلید ما فرموده که امسال جشن نگیرید. به محض اینکه حاج کافی این جمله را میگوید ازغندی به صورت حاج کافی سیلی میزند و فحش رکیک به او میدهد و به حاج کافی میگوید که در تهران نباید بمانی و باید به مشهد بروی.
قطعا حاج کافی به شهادت رسید
- وقتی از تهران حاج کافی و خانواده به سمت مشهد حرکت میکنند تحت نظر نیروهای امنیتی قرار داشتند که در طول مسیر سفر تحمیلی و اجباری آن حادثه را برایشان رقم میزنند و ایشان را به شهادت میرسانند.
- قطعا حاج کافی به شهادت رسید. شخصی بنام جعفر اواخر عمر حاج کافی رانندگی ایشان را بر عهده داشت. قبل از جعفر محمود آقا نامی بود که مورد وثوق حاج کافی بود و در اواخر حیات حاج آقا به مشهد رفته بود و در آنجا مسافرکشی میکرد. نمیدانم جعفر را چه کسی معرفی کرده بود و به نوعی نفوذی بود. بعد از تصادف مرحوم کافی و خانوادهاش را به درمانگاه بردند و از همانجا جعفر غیب شد و دیگر کسی او را ندید. بعد هم هر چه گشتند او را پیدا نکردند. خانواده حاج کافی در آن سفر همراه ایشان بودند.
شعار درود بر خمینی در تشییع جنازه مرحوم کافی
- خاطرم هست که پیکر حاج کافی را به مهدیه آوردند ولی با دخالت عمال رژیم نگذاشتند که پیکر ایشان وارد مهدیه شود. آن روز در مهدیه و خیابانهای افراد مملو از جمعیت بود. سید یاسینی آن روز منبر رفت و بنده هم بعد از ایشان خواندم. من به مرحوم قاسم ملکی گفتم که در رابطه با شهادت حاج کافی شعری بسراید. مضمون این شعر این بود که تو را کشتند. مردم در مهدیه تهران جوری «درود بر خمینی» میگفتند که ساختمان مهدیه به لرزه افتاد.
- وقتی پیکر حاج کافی را از تهران به مشهد منتقل کردند بنا بود که در حرم امام رضا(ع) دفن کنند ولیکن ولیان تولیت حرم و استاندار خراسان نگذاشت. نهایتا پیکر حاج کافی را شبانه و به صورت مخفیانه در قبرستان خواجه ربیع دفن کردند و نگذاشتند که مردم و ارادتمندان ایشان حضور داشته باشند.
منبع: فارس
کلیدواژه: امام خمینی وزارت ارشاد کمیته امداد شیخ احمد کافی رژیم پهلوی ساواک مهدیه تهران پول جمع شیخ احمد کافی حاج کافی حاج کافی مرحوم کافی یک وزارت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۸۷۵۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیروزی الوحده امارات با حضور احمد نوراللهی
در ادامه هفته بیست و دوم رقابتهای لیگ برتر یک بازی برگزار شد. در این بازی الوحده در ورزشگاه خانگی خود از النصر پذیرایی کرد و توانست با یک گل به پیروزی برسد. احمد نوراللهی هافبک ایرانی الوحده مثل دیدارهای قبلی در ترکیب اصلی تیمش به میدان رفت و ۹۰ دقیقه بازی کرد.
تک گل الوحده را در این بازی عمر خربین به ثمر رساند.
الوحده با پیروزی که در این دیدار به دست آورد با ۳۸ امتیاز در رده چهارم جدول ردهبندی باقی ماند.
الوصل با ۵۵ امتیاز در صدر قرار دارد و در آستانه کسب عنوان قهرمانی است.